تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن...که دوست خود روش بنده پروری داند...
غلام همت آن رند عافیت سوزم...که در گداصفتی کیمیاگری داند...
وفاوعهد نکو باشد ار بیاموزی...وگرنه هرکه تو بینی ستمگری داند...
"حافظ"
تنگ آب از روزهای قبل خالی تر شده است
زندگی در دوستی بامرگ عالی تر شده است...
برای صحبت آیینه ها به سنگ بیندیش...
صریح باش که دل طاقت کنایه ندارد...
درمقامات تحیر جای استدلال نیست
عقل می خواهد که من هرگز نفهمم چیستم...
"فاضل نظری"
نظرات شما عزیزان:
پاسخ: آره...
پاسخ: شما وبلاگ ندارین؟چرا آدرس نذاشتین؟
پاسخ:ممنون...
پاسخ: خوشحالم که حس خوبی دارین... :)
عالی ه .. عالی عالی.. :]
پاسخ: سئوال منم همینه دقیقا! :)))
موضوعات مرتبط: شعر ، ،